خسته دل...

ساخت وبلاگ
شنیدم که چون قوی زیبا بمیردفریبنـده زاد و فـریبــا بمیــردشب مرگ، تنها نشیند به موجیرود گوشـه ای دور و تنها بمیرددر آن گوشه،چندان غزل خواند آن شبکه خود در میان غـزل ها بمیـردگروهی بر آنند کاین مرغ شیـداکـجا عاشقـی کرد؟ آنـجا بمیـردشـب مرگ از بیـم، آنـجا شتابـدکه از مـرگ غافـل شـود تا بمیردمن این نکته گیرم که باور نکردمندیدم که قویـی به صـحرا بمیردچو روزی ز آغـوش دریا برآمـدشبـی هم در آغـوش دریا بمیردتو دریای من بودی، آغوش وا کنکه می خواهد این قوی، زیبا بمیرد خسته دل......
ما را در سایت خسته دل... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : skootdarsab92 بازدید : 105 تاريخ : يکشنبه 19 تير 1401 ساعت: 5:43

هوای قریه بارانی‌ستکسی از دور می‌آیدکسی از منظر گل‌بوته های نور می‌آیدنگاهش بوی جنگل‌های باران خورده را داردو وقتی گیسوانش رارها در باد می‌سازددل من سخت می‌گیرد .دلم از غصه می‌میرد هوای قریه بارانی‌ست.جمیله جان درها را کمی وا کنکه عطر وحشی گلها بپیچد در اتاق من که شاید خیل لک‌لک‌هانشیند بر رواق منجمیله جانمی‌بینی که ساحل‌ها چه خاموش است؟کنار کومه‌ها دیگر گل و سوسن نمی‌روید.برنجستان ما غمگین غمگین استو دیگر برزگرها شعر لیلا را نمی‌خوانندروایت‌های شیرین را نمی‌دانندهوا در عطر  سوسن های کوهی بوی اردک های وحشی را نمی‌ریزدو در شبهای مهتابیصدایی جز هیاهوی مترسک‌ها نمی‌آیدتمام کوچه‌ها دلتنگ دلتنگ‌اندجمیله جان خداحافظخداحافظدل من سخت غمگین است  خسته دل......
ما را در سایت خسته دل... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : skootdarsab92 بازدید : 125 تاريخ : يکشنبه 19 تير 1401 ساعت: 5:43